ديگر
زخم زبان است كه شيشة محبت را ميشكند و گناهش باندازهاي بزرگ است كه امام
صادق(ع) ميفرمايد: پروردگار عالم فرموده است:
«من اهان لي ولياً فقد ارصد لمحاربتي»1]
اگر
كسي به ولي من توهين كند مثل اين است كه با خدا جنگ كرده است. و پروردگار عالم فرموده
است هر كس با من بجنگد با او ميجنگم و معلوم است كه خدا با كسي اگر بجنگد دنيا و
آخرتشبه كجا ميرسد.
بحث
ما در اين است كه يك آقا به خانمش بگويد ببين زن فلاني چقدر خوب است، زن به شوهرش
بگويد ببين مرد فلاني چقدر خوب است، زن به شوهرش بگويد ببين مرد فلاني خوب است ما
كه خيري در خانه تو نديديم.
رسول
گرامي(ص) روي منبر ميفرمود اگر زني به شوهرش بگويد ما كه خيري در خانة تو نديديم
تمام اعمال خيرش حبط ميشود اگر مردي به زنش بگويد ما كه از تو خيري نديدم تو هم
زن نشدي تمام اعمالش حبط ميشود. يعني در نامة عملش ديگر كار خير نخواهد بود.
ما
بايد دست از توهين برداريم مخصوصاً از خانمها، از آقايان تقاضا دارم پيش ديگري
شوهرت را كوچك نكن، پيش ديگري زنت را كوچك نكن و اين گناهش خيلي بزرگ است. زخم
زبانها دو گونه است: يك قسم آن زود از بين ميرود مثلاً كسي كه يك زخم زبان بزند
اما خيلي دل را زخم كند اين يك عقربي ميشود داخل قبر كه بعد از مدتي كوتاه نابود
ميشود اما يك وقتي زخم زبان نظير شمشير است زخمش عميق است اين عقربي ميشود كه تا
روز قيامت او را اذيت ميكند و در جهنم هم او را ميگزد و گزيدن او از آتش جهنم هم
بدتر است.
يكي
از علماي بزرگ را در خواب ديدن از حال او سؤال كردند گفت الحمدالله وضعم خوب است
باغي دارم، حورالعيني دارم، قصري دارم، رفت و آمدي دارم، ملائكه با من رفت و آمد
دارند و خادم من هستند وضعم خيلي خوب است اما صبح به صبح يك عقرب ميآيد و يك نيش
به پايم ميزند و بايد با درد آن تا فردا كه دومرتبه ميآيد بنالم سؤال كردم مگر
چه كردي؟ گفت يك زخم زبان زدم و فراموش كردم توبه كنم، ساده گرفتم، توبه نكردم اين
عقرب را نكشتم.
با
آب توبه همه چيز را ميشود شست و از بين برد. هر بيبركتي در خانه را ميشود از
بين برد اما بدا به حال آن كس كه توهين كند و بگويد دلم حال آمد ميگفت تا يكي دو
حرف سنگين به زنم نگويم نميتوام بنشينم. ميداني يعني چه؟ يعني دو تا عقرب براي
خودم نسازم و در شب اول قبر تا محشر به جان خود نياندازم نميتوانم بنشينم. زن مثل
شمشير زخم زبان ميزند بعد هم ميگويد دلم حال آمد، نه خانم! دلت حال نيامد نميداني
چه ماري براي خود تهيه كردي! اين مار را آن كساني كه چشم بصيرت داشته باشند ميبينند
به گلويت پيچيده است. نميبيني. چه وقت ميبيني؟ هنوز در قبر نرفته ميبيني. همان
وقت كه عزرائيل ميآيد به قول قرآن چشمها تيزبين ميشود و آن وقت زخمزباني را كه
به شوهرش زده ميبيند و آن وقت آن زخمزباني را كه به زنش زده و يك مار سياهي به
گردنش پيچيده است و با اين مار سياه بايد داخل قبر شود و او را روز قيامت بگزد ميبيند.
بايد ديد اين زخمزبان چقدر كوبندگي دارد و عميق است.
آنچه
بايد زن و مرد به آن توجه داشته باشند اين است كه زخمزبان، يكديگر را كوچك كردن،
مخصوصاً در مقابل ديگران، ديگري را به رخ همديگر كشيدن، به اندزهاي ضربه به محبت
ميزند كه بعضي اوقات مبدل به نفرت ميشود؛ مبدل به قساوت و سنگدلي ميشود و زندگي
سخت و خانه مثل قبر توأم با شكنجه ميشود. بنابراين تقاضا دارم تند نباشيد.
رسول
گرامي(ص) روزي بر روي منبر فرمودند كدام دستگيره ايمان از همه محكمتر است؟ يعني
چه چيزي موجب نجات انسان است كه بالاتر از آن وجود ندارد كسي گفت يارسولالله
نماز. ديگري گفت روزه. و ديگري زكات. يك كسي گفت جهاد در راه خدا. هر كس چيزي گفت
و نتوانستند جواب بدهند پيغمبر اكرم(ص) فرمودند: اينهائي كه گفتيد خوب است اما محكترين
دستگيره براي انسان:
«الحب في الله و البغض في الله»2]
آنكه
خيلي نجاتدهنده است اين است كه انسان براي خدا برادران مسلمان خود را دوست داشته
باشد و دشمنان اسلام را دشمن بداند. يعني زنش را بهخاطر خدا دوست داشته باشد براي
اينكه مسلمان است نه براي اينكه شهوت او را ارضاء ميكند. اينكه مردانگي نيست اين
مروط به حيوانهاست و ما قبلاً گفتيم ارضاء شهوت يكي از فوايد كوچك تشكيل خانواده
است. مرد بايد به زنش محبت داشته باشد براي اينكه مسلمان است و زن به شوهرش محبت
داشته باشد براي اينكه مسلمان است. خانم افتخار كند كه شوهرش معلول است، مجروح است
شهيد است و فرزندش شهيد دارد. آقا افتخار كند كه همسرش سيده است، نماز ميخواند،
روزه ميگيرد. محمدبنحكيم ميگويد خدمت امام باقر(ع) نشسته بوديم پيرمردي روشنضمير
با قدي خميده عصا زنان آمد ابتدا به امام باقر(ع) سلام كرد بعد به همه يك يك سلام
كرد سپس گفت يابنرسولالله ميخواهم كنار شما بنشينم امام(ع) فرمودند بنشين. در
كنار امام(ع) نشست و گفت يابنرسولالله من حلال شما را حلال ميدانم و حرام شما
را حرام ميدانم من دوستان شما را دوست ميدارم نه از اين جهت كه خويشاوند من
هستند از اين جهت كه دوست شما هستند. دشمنان شما را دشمن ميدانم نه از اين جهت كه
دشمني شخصي با آنها دارم بلكه به خاطر اينكه
دشمن شما هستند من وضعم اين است آيا اهل نجاتم؟ امام باقر(ع) برافروخته شد،
خوشحال شد و فرمود دلخوش باش من خدمت پدرم امام سجاد(ع) بودم كسي خدمت او رسيد و
همين را گفت كه يابنرسولالله من حلال شما را حلال ميدانم و حرام شما را حرام ميدانم
دوستان شما را به خاطر شما دوست ميدارم و دشمنان شما را بهخاطر شما دشمن ميدارم
آيا اهل نجاتم؟ امام سجاد(ع) فرمودند: دلخوش باش هنگام مرگ، پيغمبر ميآيد
اميرالمؤمنين ميآيد، حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين ميآيند، از آب كوثر سيراب
ميشوي و با خشنودي بر پيغمبر و اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين
وارد ميشوي. محمدبنحكيم ميگويد تا اين روايت را امام باقر(ع) دوباره خواند.
ديگر از بس اين پيرمرد تلاطم دروني پيدا كرد غش كرد و امام باقر(ع) او را به هوش
آوردند و بعد از به هوش آمدن براي تبرك و تيمن دستهايش را به بدن امام باقر(ع)
كشيد و بدن خودش را متبرك كرد بعد اجازه مرخصي گرفت بلند شد و رفت و امام باقر(ع)
پيوسته نگاهش ميكردند تا رفت بعد رو كردند تا رفت بعد روكردند به ما و فرمودند:
اگر كسي بهشت ميخواهد به اين پيرمرد نگاه كند. اين روايت چه ميگويد؟ ديگران را
دوست داشته باشيد نفرت از شيعه نداشته باشيد نفرت از مسلمان گناهش بزرگ است اين
كينهها موجب ميشود دعايتان مستجاب نشود اين كينهها اين پرخاشگريها موجي ميشود
خانه شما بيبركت بشود شهر شما بيبركت مملكت شما بيبركت بشود. همديگر را دوست
داشته باشيد.
علامت
مؤمن اين است كه آنچه براي خود ميپسندند براي ديگران هم بپسندند و آنچه براي خود
نميپسنديد براي ديگران هم نپسندد.
بچهداري
مشكل است تو يك ساعت دو ساعت بچهداري كن چقدر مشكل است. يك شبانه روز نميتواني
بچهداري كني نميتواني خانهداري كني اگر منزل پله داشته باشد حداقل صد مرتبه
بايد از اين پلهها پائين و بالا بروي تا يك غدائي را آماده كني. يك مقدراي در
خانه به خانم كمك كن چرا كمك نميكني؟ از اميرالمؤمنين(ع)كه بالاتر نيستي.
پيغمبر
اكرم(ص) بر اميرالمؤمنين(ع) وارد شد و ديد عدس پاك ميكند.
پيغمبر
بز ميدوشيد، جارو ميكرد، نان ميپخت. ما وقتي با شخصيتيم كه در منزل به خانم كمك
كنيم.
خرج
و مخارج خانه مشكل است، سنگين است، سروكار داشتن با مردم مشكل است شوهر تو كه صبح
به اداره ميرود با اين اربابرجوعهاي پرتوقع سروكار دارد كارش مشكل است اين شوهر
تو كه كسب دراد تا مخارج تو و فرزندانت را تهيه كند بايد با مردم سروكله بزند روحش
كسل ميشود شب كه ميآيد آرامش ميخواهد، خواب ميخواهد، جاي آرام ميخواهد با
تندي و پرخاشگري تو نميتواند بسازد. بايد آنچه براي خودت دوست داري براي شوهرت هم
دوست داشته باشي اگر شوهر تندي كرد تو تبسم كن و خستگي را از دا او درآور اگر ديدي
زنت به هنگام ورود تو زينت نكرده يا لباسي كه ميپسندي نپوشيده نديده بگير اگر اخم
دارد، ترشروئي دارد، نشاطي دارد تبسم كن با همان خستگي كه داري تبسم كن. آنچه براي
خود دوست داريد براي او هم دوست داشته باشيد و آنچه براي خود نميپسنديد براي او
هم نپسنديد تا بركت خدا، رحمت خدا، رأفت خدا هم در دنيا و هم در آخرت شامل حال شما
بشود انشاءالله.
پي
نوشت ها:
[1].
اصول كافي جلد4 ص41ترجمه: هر كه به يكي از دوستان من اهانت كند به تحقيق به جنگ با
من كمين كرده است.
[2].
اصول كافي ج3ص194.